امروزه استفاده از شیوهها و فنون بازاریابی در فوتبال جای خود را باز کرده است این درحالی است که در شرایط فعلی دلیل اصلی بسیاری از کاستی ها و نقصانها در عرصه ورزش کشور، عدم بهرهگیری صحیح و مناسب از مفاهیم بازاریابی است.
" مدل اولویت عناصر و مؤلفههای آمیخته بازاریابی ورزشی در صنعت فوتبال ایران" عنوان تحقیقی است که توسط رضا محمدکاظمی، فریدون تندنویس و محمد خبیری در بیست و یکمین کنگره ورزش و تربیت بدنی آسیا و اقیانوسیه که در چین برگزار شد، ارائه شده و رتبه دوم مقالات برتر را به خود اختصاص داد
امروزه فوتبال همه مرزها را درنوردیده و تمام ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی ما را دربرگرفته و ناگزیر، کس را گریزی از آن نیست و فوتبال ورزشی نیست که در محدوده ورزشگاهها و تنها بهمنظور سرگرمی و تفنن برگزار شود، بلکه امروز سخن از "صنعت فوتبال" در میان است. "صنعت فوتبال" در نیم قرن گذشته بهتدریج فربه شده و قدرت یافته است صدها هزار شغل در سرتاسر جهان ایجاد کند و گردش سالانه پول ناشی از بازیهای باشگاهی و جابجایی بازیکنان و تبلیغات تجاری و جز اینها، سالانه به میلیارها دلار میرسد.
با راه اندازی لیگ برتر و حرفهای شدن فوتبال کشور، نیاز به آشنایی با علم روز و صنعتی شدن این رشته با کیفیت و کارآیی بیشتر در عین حال با هزینه کمتر، بیش از پیش احساس می شود که این امر خود، مؤکد برنامهریزی دقیق جهت صنعتی و علمی شدن فوتبال متناسب با علم روز دنیا بوده و استفاده از شیوهها و فنون بازاریابی در مورد آنرا بیش از پیش مورد توجه قرار دادهاست.
هدف از تحقیق حاضر توصیف عناصر آمیخته بازاریابی در صنعت فوتبال کشور و اولویتبندی هر کدام از آنها و تدوین و ارائه الگوی نظری مدیریتی است.
جامعة آماری پژوهش حاضر را تمامی مدیران باشگاههای شاغل در لیگهای برتر فوتبال ایران تشکیل میدهند.
نتایج حاضر از این تحقیق نشان داداز دیدگاه مدیران باشگاههای حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران، هیچ یک از عناصر و مؤلفههای مورد مطالعه آمیخته بازاریابی ورزشی، از میانگین مطلوب و مورد انتظار برخوردار نبودهاند. در میان عناصر آمیخته مورد مطالعه، بالاترین اولویت به عنصر مکان اختصاص دارد که در آن شاهد بیشترین میزان فاصله میان وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب میباشیم. همچنین دیگر عناصر آمیخته بازاریابی ورزشی در لیگ ایران نیز در مجموع نتوانستهاند در شرایط فعلی از وضعیت مطلوبی برخوردار باشند.
در میان مؤلفههای تشکیلدهنده عناصر مختلف آمیخته بازاریابی نیز مؤلفههایی نظیر واگذاری سهام باشگاهها، وجود سقفهای متحرک در استادیومها و اعطای بلیطهای تشویقی به هواداران، وجود شبکههای ماهوارهای اختصاصی با نام باشگاه یا سازمان لیگ، ارائه البسه ورزشی و کالاهای تبلیغاتی رایگان ویژه کودکان و نوجوانان با آرام باشگاههای لیگ برتر در مدارس دارای بیشترین میزان اختلاف میان میانگین وضع موجود و وضع مطلوب بوده و در نتیجه اولویتهای بالایی را جهت انجام برنامهریزیهای آتی در راستای بهبود وضعیت فعلی به خود اختصاص دادهاند. نکته قابل توجه در ارتباط با شیوه و چگونگی بهبود وضعیت هریک از این عناصر و مؤلفه ها می باشد که به نحوه تعامل میان باشگاهها، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال بر میگردد چراکه بهبود وضعیت در بسیاری از مؤلفههای نام برده شده از عهده باشگاهها، سازمان لیگ و حتی فدراسیون فوتبال به تنهایی خارج بوده و همکاری و هماهنگی کامل میان تمامی نهادها و بخشهای مربوطه را که هریک به نوعی در صنعت فوتبال ایران درگیر میباشند نیازمند است.
با توجه به مبانی نظری و نتایج حاصل از این پژوهش الگوی مربوط به اولویتبندی عناصر و مؤلفههای مربوط به آمیخته بازاریابی ورزشی در فوتبال ایران را میتوان طراحی نمود.
همانطور که پیش از این نیزعنوان گردید، به زعم بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران در شرایط فعلی دلیل اصلی بسیاری از کاستی ها و نقصانها در عرصه ورزش کشور، عدم بهرهگیری صحیح و مناسب از مفاهیم بازاریابی و مدیریت علمی ورزشی از جمله مفاهیم آمیخته بازاریابی ورزشی میباشد. با توجه به اهمیت زیاد عناصر آمیخته بازاریابی ورزشی در فوتبال کشور و نیز وضعیت نامساعد مؤلفه های آنها در لیگ برتر فوتبال ایران، لازم است هم باشگاهها و هم فدراسون فوتبال و سازمان لیگ برتر توجه ویژهای به این مولفهها مبذول داشته و در جهت بهبود وضعیت آنها برنامهریزی و اقدام نمایند چراکه همانگونه که پیش از این نیز عنوان گردید، دستیابی به استانداردهای مطلوب در ارتباط با بسیاری از مؤلفههای مورد اشاره همکاری، هماهنگی و تعامل مفید و سازنده میان تمامی بخشها و نهادهای درگیر را طلب میکند